مراقبت از بيماران مبتلا به آلزايمر

آلزايمر "Alzheimer "بيماري مزمن، پيشرونده و ناتوانكنندهاي است كه باعث بروز نابساماني در كاركرد شناختي، شخصيت، انديشه و ادراك ميشود. امروزه بيش از 18 ميليون نفر در دنيا به اين بيماري مبتلا هستند و سالانه 1 ميليون نفر به تعداد اين بيماران افزوده ميشود . نگاهي به پيش بيني هاي جمعيتي آينده كشور بيان كننده اين مطلب است كه تا سال 1399 جمعيت بالاي 60 سال، 9/2 درصد از كل جمعيت ايران را تشكيل ميدهد . به همين جهت و با توجه به افزايش سريع جمعيت افراد مسن، مهمترين چالش امروز ايجاد نظام مراقبتي جامع براي افراد مسن ميباشد. تعدد و تنوع مشكلات و پيامدهاي فردي، خانوادگي و اجتماعي ناشي از بيماري آلزايمر، مراقبت از بيماران مبتلا را پيچيده ميسازد. علاوه بر آثار مخرب جسماني، تخريب و تحليل تدريجي و غير قابل كنترل خود و ذهن بيمار، طيف وسيعي از نيازهاي جسماني، عاطفي، رواني، اجتماعي و اقتصادي را براي فرد مبتلا، خانواده و مراقبين ايجاد مينمايد. در مجموع ميتوان گفت كه مراقبت از بيماران مبتلا به آلزايمر بسيار فراتر از انجام دستورالعمل هاي پزشكي و پرستاري متمركز بر نيازهاي جسمي است و پديده اي روانشناختی و اجتماعی بشمار می آید. با توجه به اين كه اين بيماري قابل درمان نمي باشد و با در نظر گرفتن اين كه 60 درصد ساكنين خانه سالمندان را بيماران با آلزايمر متوسط تا شديد تشكيل ميدهند، محيط خانه سالمندان و نحوه مراقبت بايد به گونه اي باشد كه امنيت و رفاه بيماران را تأمين نمايد. بنابراين پويايي مراقبت در آلزايمر، توجه به عوامل چندگانه فرد، خانواده، سازمان ارايه دهنده مراقبت و اجتماع را خاطر نشان مي سازد. مشاركت ذينفعان اصلي holders Stake در برنامه ريزي مراقبت جامع به نحوي كه با كارايي و اثربخشي قرين گردد، اهميت بسزايي دارد. در اين ميان مراقبين و پرستاران مهمترين نقش را در تأمين محيط مناسب و ارايه مراقبت با كيفيت براي بيماران مبتلا به آلزايمر بر عهده دارند. بنابراين شناخت ديدگاه آنان در زمينه مراقبت از اين بيماران در بهبود مراقبت و نيز ارتقاي كيفيت زندگي اين بيماران مؤثر است. در اين راستا انتظار ميرود كه پرستاران به اقتضاي رسالت و نقش هاي حرفه اي خود، در عرصه هاي پژوهش و عمل به نحو مناسبي به تحليل نيازهاي بيماران و طراحي مراقبت از آنان پرداخته باشند. با اين وجود شواهد حاكي از آن است كه مطالعه هاي اختصاصي در حرفه پرستاري بسيار محدود است. شكلگيري تجربه و ديدگاه مراقبين در زمينه مراقبت از اين بيماران با توجه به ويژگي خاص بيماري بسيار پيچيده و عوامل متعددي در آن دخيل ميباشد. همچنين بسياري از تجارب، ادراكات و عقايدي كه تجربه مراقبت را پايه ريزي مي نمايد، قابل كمي شدن نمي باشد. از اين رو ضروري است تا اين موارد به شيوه هاي مناسب مورد بررسي قرار گيرد. علاوه بر اين به سبب تأثير عوامل اجتماعي، فرهنگي، ارزشها و سنن خانوادگي بر مراقبت، ضرورت بررسي تجربه و ديدگاه مراقبين به صورت كيفي و در فرهنگ خاص كشور ايران مبرهن ميباشد . بنابراين پژوهش حاضر با هدف شناخت تجربه و ديدگاه مراقبين بيماران مبتلا به آلزايمر از مراقبت در خانه هاي سالمندان صورت گرفت. 

۵
از ۵
۲ مشارکت کننده